محمدنادر اخباری

   آنگونه که بسیاری از رسانه ها منعکس می سازند، گویا مشکل مدافعین حقوق حیوانات صرفا "کشتن سگ با اسید در شیراز" است (که البته این هم بخش مهمی از مطالبات است). اما انگار نه انگار که مدافعین واقعی حقوق حیوانات، اساسا به "نفس عمل کشتن سگ" معترضند.

   انحراف اساسی، دقیقا از همان نقطه ای آغاز می شود که اعتراضات را، به "تکنیک سگ کشی" و نه به اصل فعل آن معطوف کنیم. وقتی در این دام می افتیم، چنین می شود که مسئولین ازجمله خانم معصومه ابتکار سعی می کنند تا با وعده ی پیگیری "موردی" سگ کشی با اسید در شیراز، موضوع را منحصر و محدود کنند به عملی که چندی پیش توسط یکی دو انسان بی خرد به روشی نادرست در جایی حوالی شیراز روی داده است. به این معنا که سگ کشی، بالقوه مذموم و محکوم نیست و می تواند بالفعل، به روش درست هم انجام شود! (که البته از این منظر و در شیراز، به درستی و مطابق دستورالعمل های مصوب امحای سگ ها انجام نشده است!)

   پس با یافتن آن یکی دو نفر و در بهترین و خوش بینانه ترین حالت، با اخذ یک جریمه دویست هزار تومانی(!) از آنها، گردن می افرازند، سینه جلو می دهند و با منت می گویند : "دیدید چه شاهکاری کردیم؟ چه فتح الفتوحی کردیم؟ با ویدئویی که از مکان و چهره ی آنها در اختیار داشتیم، شناسایی شان کردیم، آن بی ادب ها را جریمه کردیم و به مطالبات شما معترضین عزیز، پاسخ دادیم. می بینید چقدر پاسخگو هستیم ما؟!"

   جالب آنکه هیچ اشاره ای به قتل عام گسترده و سیستماتیک سگ ها در سطح  کشور نمی شود. هیچ اشاره ای نمی کنند به این که اگر این اقدامات نفرت انگیز، سیستماتیک و سازماندهی شده نیستند، پس زحمت تعرفه بندی و نرخ گذاری مثلا ۱۵,۰۰۰ تومانی به ازای تحویل هر جسد از سگ های بینوا را چه کسی قبول زحمت فرموده.

 اصلا کسی نیست بپرسد اگر سگ کشی شیراز، "موردی" بود، پس آن انسان خیر و دلسوزی که پرداخت ۱۵,۰۰۰ تومان ها و ۳۰,۰۰۰ تومان ها بابت تحویل سگ مرده ها -از فارس تا آذربایجان و از لرستان تا مازندران- را متقبل شده کیست؟!

اما مسئولین گرامی؛

   پیگیری رویداد غم انگیز شیراز، تنها بخشی از مطالبات معترضین به سگ کشی ها -و نه فقط مورد سگ کشی با تزریق اسید در شیراز- است. پیگیری آن واقعه هم، وظیفه ی شماست. همینطور وظیفه ی شماست که از تکرار رویدادهایی مشابه پیشگیری کنید و نیز وظیفه ی شماست که موارد احتمالی آتی را پیگیری نمایید.

   بدانید مادامی که بجای سرمایه گذاری در روش های علمی عقیم سازی، آنهم بدون درد و رنج و تنها در حد کنترل جمعیت، آسان ترین راه که "کشتن و حذف کردن" است را برمی گزینید، "فردایی" هست که پنجه اش، گریبان "امروز" را بگیرد.